چه کنم درد و بلای تو به جانم ، چه کنم
به نگاهِ نگرانت نگرانم ، چه کنم
دو قدم راه نرفته نفسم میگیرد
عمری از من نگذشت است و جوانم ،چه کنم
سعی کردم قد خم را ز تو پنهان سازم
هر چه قد راست کنم ، باز کمانم ، چه کنم
نیمه شب ميپرد از خواب پي ِ آب حسين(ع)
نیستم آب به دستش برسانم ، چه کنم
__ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ__
فرا رسیدن ایام شهادت حضرت فاطمه(س)تسلیت باد
چشمـ بهـ راهـے......!!
پیرزن چشمـ بـــه در دوخـــــته تا بر گــــردد
انتظاری که کشــــــیده است مگر سر گــردد
بیست و شش سال از ان روز زمان می گذرد
.سالـــــها از سفر مرد جوان می گــــــــــذرد
وقت رفتن پــــدرش زار و زمـــین گـــــیر نبود
مثل امــــروز ولی مــــــــادر او او پــــــیر نبود
رفت تا پـــــای کسی در وطنــــــــش وا نشود
پـــــای هــــــر بولهوسی در وطــنش وا نشود
یـــــادتان هست هـــــــمه عین بــــرادر بودند
تاجـــــر و کارگر انگــــــــار بـــــرابـــــــر بودند
یادتـــان هست چه شوری هـــــمه جا بر پا بود
عــــجم و ترک ولر وکــــرد وعـــــرب انــــجا بود
یادتــــان هست همــــه گوش به فرمان بودند
سینه چـــــاک سخن پیـــــر جــــماران بودند
.
.
.
ــــــــــــــــــــــــــیادتـــــان هست که مــــدیون شهیــدان هستیمـــــــــــــــــــــ
................اهـــــل جمـــــهوری اسلامی ایـــــــــران هستیم....
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعة و المستشهدین بین یدیه
یا مهدی جان!
این جمعه هم بی وصال رویت گذشت!
آقاجان!
کی میشود بیایی؟
باسلام
از شما مردم شهید پرور و ولایت مدار و با غیرت ایران اسلامی به خاطر حضور گرمتان که باعث دلگرمی ما و دلهره دشمن میشود در 22بهمن سالروز پیروزی انقلاب تشکر میکنم و خدای متعال خواستار عمر با عزت و شرف برای شما هستم
آغاز دهه فجر بر حماسه سازان و فجر آفرینان ایرانی گرامی باد
▂▃▄▅▆▇█▓▒░الهم عجل لولیک الفرج░▒▓█▇▆▅▄▃▂
پیش سلطان لب زائر به دعا می چسبد
بعد مشهد سفر کرب و بلا می چسبد....
با لبت رنگ عقیق یمن از یادم رفت
همچنان که جگر خویشتن از یادم رفت...
من اویسم بگذارید که اتراق کنم
بوی شهر تو که آمد قرَن از یادم رفت...
جذبه عشق چنین است فقط ذوب کند
صحبت نام تو شد نام من از یادم رفت...
قصد 'ربِّ اَرِنی' گفتنِ من دیدن توست
تا نگاهم به تو افتاد 'لن' از یادم رفت...
مرغ باغ ملکوتم به حرم آمده ام
بر روی گنبد زردت چمن از یادم رفت...
مثل فطرس نکنم پشت به گهواره ی تو
بال من خوب که شد پر زدن از یادم رفت...
ندهد فرصت گفتار به محتاج کریم
بی سبب نیست کنارت سخن از یادم رفت...
میرود دل به همان جا که تعلق دارد
صحبت کرب و بلا شد وطن از یادم رفت...
زندگينامه
محمدحسين فهميده در اول ارديبهشت 1346 در شهر قم متولد شد.
در سال 1352 در دبستان روحاني قم مشغول به تحصيل شد.